تصادف کردم دستو پامو گچ گرفتن رو تخت بیمارستان...رفیقم اومده میگه خیلی صدمه دیدی؟ گفتم په نه په یکم فقط سرم درد می کرد گفتم کار از محکم کاری عیب نمیکنه دستو پامم گچ بگیرن یه وقت درد نگیره
**************************
دارم از گرما میمیرم ، خودمو مثله چی دارم باد میزنم ، بابام میاد میگه چیه ؟ گرمته ؟؟؟؟ پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو توی ثانیه امتحان میکنم
**************************
زیر آفتاب داغ تابستون تو صف عابربانک واستادم آقاهه اومده می گه شماهم می خوای پول بگیری؟؟ پ ن پ واستادم شمع نذری روشن کنم!!!
**************************
رفتم سر قبر بابابزرگم ... یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟ پَ نه پَ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره !!
**************************
رفتم پیش مامان بزرگم میگم خسته نباشى ننه دارى بافتنى میبافى؟ میگه پَــ نَ پَـــ دارم سبزه گره میزنم بختم باز شه یکى بیاد بگیرتم!!!
**************************
قرمه سبزی آوردند رو میز می پرسه:قرمه سبزیه؟؟؟؟؟؟؟؟ پَـــــ نَ پــَـــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد
**************************
ازتاکسی پیاده شدم دارم به راننده نیگا میکنم میگه چیه بقیه کرایت ومیخوای؟ پ ن پ دارم یه دل سیر نیگات میکنم که رفتی دلم واست تنگ نشه!!!!!
**************************
رفتم سرِ خاکِ مادربزرگم دارم با یه تیکه سنگ کوچولو میزنم به سنگِ قبرش، خانومه اومده میگه میخواى فاتحه بخونى؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ کلید نیاوردم،موندم پشتِ در،منتظرم درُ باز کن
**************************
تلویزیون میدیدیم یه سوسک اومده جلوم.میگم مامان دمپایی رو بده.میگه:میخوای بکشیش؟میگم:پـ ن پـ میخوام سایز پاشو بگیرم دفعه بعد یه جفت کفش تاق تاقی بهش بدم داره میاد تق تق صدا بده بفهمیم...
**************************
داداشم میخواد ببینه چند کیلوه ، میگه برم رو ترازو ؟!
میگم : پَ نه پَ کلیک راست کن رو خودت ، برو تو پروپرتیس ببین چند کیلویی !
**************************
راننده از شمال تا تهران کولر نزده بود.من داشتم از گرما میمردم.نزدیکا تهران داشتم خودمو باد میزدم با کتاب.میگه گرمته؟
انقدر لج داشتم بهش گفتم بمیری بهت نمیگم پ نه پ،کولرو بزن خسیس.
**************************
پیرمرده سوار اتوبوس شده، پا شدم از جام!
میگه بشینم یعنی؟ پـَـــ نــه پـَـــ پا شدم با هم قدم بزنیم!!!!
**************************
ساعت 8شبه هنوز تو شرکتم.
مامانم زنگ زده به تلفن شرکت میگه هنوز شرکتی؟
میگم پـَـــ نــه پـَــ خودم که اومدم شما داری با
وجدان کاریم صحبت می کنی
**************************
به مامانم میگم:نمیخای واسه ما آستین بالا بزنی؟
میگه:پسرم زن میخوای؟گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ گفتم آستیناتو بالا بزنی
با هم مچ بندازیم ببینیم کی قوی تره
**************************
رفتم تست آواز یارو گفت یه ترانه بخون،
به این فکر میکردم که چی بخونم،
یارو گفت داری فک میکنی؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ این قسمت خالیه اول نواره الان شروع میشه!
**************************
گرداوری گروه سرگرمی اکاایران