معمای پاسبان

پاسبانی از کنار خانه ای می گذشت. صدای جیغ و داد و فریادی را شنید. بی اختیار بسوی آن خانه رفت و در را گشود. درهمین حال شنید که یکی فریاد می کِشَد: علی مرا مکش. پاسبان سراسیمه وارد خانه شدو یکراست به سوی اتاقی که از آن سروصدا شنیده می شد رفت. دید جسد خون الودی روی زمین افتاده و پنج نفر دور آن جمع شده اند.

 

با اینکه آلت قتاله ای در دست هیچیک از آنان نبود و نام آنان نیز روی لباسشان نوشته نشده بود وپاسبان هم هیچیک از آن پنج نفر را نمی شناخت، معذلک از میان آنان، قاتل را بزودی شناخت او را دستگیر کرده با خود به کلانتری برد.

پاسخ دهید پاسبان روی چه قرائنی قاتل را شناخت؟

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

↓↓↓↓

 جواب
چون مقتول فریاد کشید: «علی مرا مکش» پاسبان حدس زد که قاتل باید مرد باشد، و وقتی وارد اتاق شد، دید پنج نفر دور جسد حلقه زده اند که چهار نفرشان زن و یکی از آنها مرد است. لذا برای او یقین حاصل شد که قاتل باید همان یک نفر مرد باشد
منبع:takfal.com


گردآوری توسط بخش تست هوش ،سوال هوش،چیستان،معما سایت آکا
تبلیغات